ماه: جون 2014

قسمت اول نژادپرستی روزمره !(ما چه جانورانی هستیم ؟)

نژادپرستی هر روزه Everyday Racism! موضوعی است که ابتدا فمنیست ها و کوییرهای سیاه در بحث های خود به آن توجه ویژه کردند ! و تبار تاریخی آن باز میگردد به مبارزات رهایی بخش جنبش سیاهان و بخصوص بحث های فمنیست و کوییر های رادیکال سیاه ! بعدها این مقوله مثل بسیاری از مقولات دیگر جذب (استحاله ) در بحث های آکادمیک مطالعات جنسیتی پسا استعماری و ….شد ! در مقوله نژاد پرستی هر روزه این تصور غلط که راسیسم نژاد پرستی را تنها در شکل انستیتو و سازمانده ی شده و دولتی می شناسند زیر سوال می رود و افراد به تجربه روزمره راسیسم در خیابان در تخت در آشپزخانه و در محل کار ،……می پردازند و این جا است که مقوله مشخص مسولیت معنایی تازه پیدا میکند ! نژاد پرستی شکل های متفاوتی دارد در جک ها در بازی ها و در چیزهایی که تا به حال توجه جدی به آن ها نکردیم ببینیم که چقدر ما این نژاد پرستی را بازتولید میکنیم !

و به ان واقف نیستیم

حالا که به عقب نگاه میکنم !

در محله ما زمین بازی فوتبالی بود (شمال ) که آخر هفته ها تیم های محلی در آنها به بازی نوبتی و وقتی می پرداختند ! چهارده ساله بودم و یا سینزده ساله یک روز که زودتر از موقع برای دیدن فوتبال تیم برادرم رفته بودم ! دیدم تیمی از بازیکنان افغانستانی در حال بازی فوتبال در گوشه ای پرت هستند ! من حیرت کردم از دیدن بچه ها ی هم سن سال خودم ! آنها در محله ما و یا اطراف آن بودند پس چرا من تا به امروز به آنها توجه نکرده بودم ! چرا هیچ یک از این بچه های هم محلی در گروههای دوستی من و خواهران و برادرانم نبود !؟ آنها وجود داشتند و ما کور بودیم ! ما آنها را نمی دیدیم ! انها در هیچ یک از بازی های فوتبال تیم برادرم و دوستانش و تیم های محلی دیگر وجود نداشتند ! چرا ما دچار این کوری بودیم ! این نامریی کردن انسان ها نتیجه چه سیستمی است ؟ آیا ما نباید مسولیت خود را قبول کنیم ؟ پدران و مادران ما هم ! ما همه مقصریم ! ما همه جز و بازتولیدگر این سیستم بودیم ! من تا چهارده سالگی هیچ توجه ای جز اندک مختصری به وجود آدم هایی که مثل من و شما حق نداشتند نبودند ! این نشان از چیست ؟ این نشان از کوری روزمره ما نتیجه ایگنر (پس زدن ) واقعیت زیسته آنها بود ! چرا وقتی یک تهرانی به شهر و محل ما می آمد ! همه دربارشان کنجکاو بودند و علاقه به دوستی و مراوده با خانواده تهرانی را داشتند !( من از یک محله سنتی از رشت می آیم ) چرا ما بعضی کسان را می بینیم و بعضی کسان را نمی بینیم !

دوستی افغانستانی که توانسته تا دوازده سالگی در ایران مدرسه برود و بعد مجبور بوده کارگر کند ( همان زمان که خیلی از ما ها دوران مدرسه را می گذراندیم و انشا تابستانه خودتان را چگونه سپری کردید می نوشتیم ) از خاطرات مدرسه اش تعریف می کرد ! که معلم شان برای تفریح بچه های ایرانی کلاس او را به پای تخته می خواند و به او می گفت کمی حرف بزن که این زنگ آخری بچه ها بخندند !!! ما به همین اندازه ترسناک بودیم و هستیم

این کثافت محض راسیسم است که دست همه ما آلوده آن است ! احتمالا خیلی از ما ها هم در آن کلاس ها بودیم و نمی فهمیدیم که چه کثافتی را هم می زنیم ! چرا من باید در آلمان این درد و دل او را بشنوم ؟ قبل از آن در ایران آیا کرنبودم و کر نبودیم ؟ راسیسم هر روزه همین است . ما حتی فرصت روایت کردن روایت را به انها ندادیم ! در دانشگاه و روزنامه ها ی ایران و فضاهای روشنفکری ما بودیم با اگوی خود (من ) من ایرانی قربانی ! من ایرانی دانشجو ! من ایرانی فمنیست ! من ایرانی زندانی سیاسی ! من ایرانی همجنس گرا ! من ایرانی فعال کارگری ! ما غرق من ها و سوگ های خود بودیم ! ما کور بوده ایم و این کوری توجیه ای به مسولیتی که داشتیم نمی شود ! ما این کوری را در نژادپرستی و به حاشیه راندن آنها هر روز تکرار کردیم !

به سریال های طنز تلویزیونی خندیدیم که کارکتر افغانستانی همیشه یا سرایدار بود و یا کلفت خانه و یا آبدارچی (در حاشیه) بود وبه عنواع مختلف تحقیرش کردند تا ما به خندیدیم تا شهروندان ایرانی غم و غصه شان را فراموش کنند ! سریال های طنز سکسیتی و نژادپرستانه که قصه حول یک روایت دگرجنس گرای پارسی ایرانی می چرخید ! و ما می نشستیم هرهر کرکر می خندیدیم ! بچه بودیم در مغازه ها پوسترهای بازیگران همین نمایش ها را برایمان می خریدند؟ یادتان هست که احتمالا؟ وقتی به این طنز ها و به این شخصیت ها می خندیدیم هیچ می فهمیدیم که در همان محله ما چند نفر از دیدن این کلیشه های نژادپرستانه و تصویر سازی های تحقیر کننده رنج می کشند ! نه !

روشنفکر هم که شدیم رفتیم سراغ فوکو و سارتر و سیمون دوبوار و بعدها لکان دریدا و باتلر و ترجمه و مصارف فرهنگی نمایشی هگل و مارکس و ………شعر هم که خواندیم شعر روایت غربی سفید را خواندیم ! در مطالبات و اعتراضات سیاسی ما کجا صدای افغانستانی مهاجر و یا افغانستانی متولد ایران جا داشت ؟ در مطالبات زنان کجا زن افغانستانی با صدا و تجربیات ستم مضاعفش جا داشت ؟ در اعتراضات کارگری چقدر کارگر و فعال افغان فرصت اعتراض به ستم مضاعف خود را داشتند ؟ ما چه جانوارانی هستیم (حیف جانور) ؟

روشنفکران و آکادمسین های ما درگیر مشغله های لوکس و مصارف طبقاتی و استفاده از زبان فرادستانه خود شدند و بسیاری از بساز و بفروش های تازه به دوران رسیده فرزندان خود را با استثمار همین کارگران روزمزد افغانستانی به فرنگ فرستادند تا دکتر ها و مهندس های از فرنگ برگشته آینده ایران !!! شوند ما چه جانورانی هستیم ؟ و باز هم حیف جانور؟

سپهر مساکنی

 

تصویب کلیات طرحی در تعیین ۲ تا ۵ سال زندان برای انجام وازکتومی در ایران

140215125043_majlis_304x171_icana
مجلس ایران کلیات طرحی را به تصویب رسانده که به موجب آن، اقدام کنندگان به «سقط جنین، عقیم‌سازی، وازکتومی، توبکتومی و هرگونه تبلیغات درباره تحدید موالید و کاهش فرزندآوری» به دو تا پنج سال زندان و پرداخت دیه محکوم می شوند.

مبنای این طرح، همچنین وزارت ارشاد موظف شده «اشخاص حقوقی که هرگونه تبلیغی در خصوص تحدید موالید کنند» را شناسایی و به «مراجع صالح قضایی» معرفی کند.

به گزارش خبرگزاری خانه ملت، در جلسه علنی سوم تیر (۲۴ ژوئن)، کلیات این طرح علی رغم مخالفت دولت حسن روحانی، با ۱۰۶ رای موافق، ۷۲ رای مخالف و ۸ رای ممتنع به تصویب نمایندگان رسیده است.

 

برای خواندن ادامه مطلب اینجا کلیک کنید:

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2014/06/140624_l39_vazektomi_majlis_bill.shtml

 

«اگر ما حق و حقوقی نداریم، جام جهانی هم نخواهیم داشت»

این که مراسم افتتاح جام جهانی صلح آمیز برگزار شود، یک توهم بیشتر نبود. مدت کوتاهی قبل از شروع مراسم در روز پنجشنبه متعرضین به خیابان ها آمده و سعی کردند مانع از اجرای آن شوند و تقریبا در همه جا به درگیری مابین ماموران امنیتی و تظاهرکنندگان انجامید. شهروندان خواستار بهبود سیستم بهداشتی، وسائل حمل و نقل،آموزش و پرورش، پایان نظامی گری و خشونت ماموران امنیتی بودند.

فقط در شهر سائوپائولو سه تظاهرات سازماندهی شده بود.

صبح بود که تظاهرکنندگان از ایستگاه مترو به طرف Corinthians که در شرق شهر است، راهپیمایی کردند. مکانی که برای برگزاری افتتاح بازی ها در نظر گرفته شده است. سازمان های دانشجویی و اجتماعی با دادن فراخوانی تحت عنوان «در صورتی که کسی اخراج شود، جام جهانی هم اجرا نخواهد شد» شهروندان را  دعوت به تظاهرات کردند. و در ضمن با این فراخوان فعالین همبستگی خود را با ۴۲ نفر از کارمندان مترو که به دلیل اعتصابات هفته ی گذشته اخراج شده بودند، بیان کردند.

آقای وکیل Pedro Estabile که در محل حاضر بود، می گوید که ماموران امنیتی بلافاصله به طرف تظاهرکنندگان مسالمت آمیز حمله ور شدند و به طرف جوانان گازاشگ آور و نارنجک انداختند.

در ضمن خانم Barbara Arvanitidis خبرنگار روزنامه ی CNN توسط یک نارنجک و چهار خبرنگار دیگر در این درگیری ها مجروح شدند.

چند تن از افسران پلیس، جوانی را دستگیر کرده و  هم زمان  در چشمش هم اسپری فلفل پاشیدند و این باعث خشم بیشتر تظاهرکنندگان شد.

در مرکز شهر ریودو ژانیرو بیش از صدها نفر در دو تظاهرات شرکت کردند. در اینجا هم ما بین افسران و تظاهرکنندگان درگیری شد که نیتجه اش زخمی شدن تعدادی از تظاهرکنندگان بود. چند تن از تظاهرکنندگان توانستند تا محل هواداران جایی که هزاران نفر برای افتتاح بازی تیم های برزیل و کرواسی گرد آمده بودند، پیش روی کنند.

همچنین در شهرهای پورتو الگره و بلو هوریزونته مابین ماموران و تظاهرکنندگان درگیری شد. به گزارش روزنامه O Globo بیش از ۵۰۰ نفر در تظاهرات علیه جام جهانی در شهر بندری پورتو الگره که در جنوب برزیل واقع شده، شرکت کردند.

پس از اینکه تظاهرکنندگان به چند مغازه حمله کرده و  ظروف زباله را به آتش کشیدند، پلیس با گاز اشگ آور و گلوله های پلاستیکی به آن ها حمله کرده و ۱۳ نفر را دستگیر کرد. همین طور در شهر هوریزونته تعدادی از تظاهرکنندگان دستگیر شدند. در این شهر نیز حدود ۸۰۰ نفر  برای  اعتراض به خیابان ها آمدند.

در ظرف چهار سال گذشته بیش از ۱۰۰۰۰ نفر دربلو هوریزونته به خاطر ساختن استادیوم ورزشی، از خانه هایشان  رانده شده اند. یکی از سازمان دهندگان تظاهرات ایزابلا میراندا می گوید، تا به امروز هیچ گونه آلترناتیوی برای مسکن این افراد ارائه داده نشده است.

در ضمن یکی از بازیکنان تیم ملی آلمان به نام لوکاس پودولسکی با عکسی که از او در روزنامه Instagram منتشر شده بود، باعث خشم بیشتر شهروندان شد. در این عکس او با یکی از بازیکنان تیم اش به نام مسعود اوزیل و پنج سرباز مسلح دیده می شوند که در پایین عکس نوشته شده » ما در اینجا در امن و امان هستیم».

http://amerika21.de/2014/06/102632/proteste-repression-wm-start

 

ترجمه از سارا نبوی

بهره کشی از حیوانات و محیط زیست مکانیسمهایی دیگری در دست دولتها برای استثمار بیشتر

اشکال دیگر ی که دولتها برای اسثمار بکار میبرند، می‌شود نام برد: زن ستیزی، پدرسالاری، کارمزدی، جهانی کردن سرمایه داری، علم و تکنولوژی. این عناصر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ابزاری هستند در دست دولتها که برای استثمار افراد ، تخبریب طبیعت و نابودی حیوانات از آن استفاده می کنند.
برای پایان دادن به این وضعیت راه‌های مختلفی وجود دارد از جمله به طور صلح آمیز، عمل مستقیم، خرابکاری، شبه نظامی گری، نافرمانی مدنی، اقدام‌هاخلاق،اشغال محلها، محاصره، اکسیونهای جمعی، تغییرات ریشه‌ای در شکل زندگیمان ، تشکیل کلکتیوها ی اکولوژیکی در روستاها و مناطق دیگر.
دولتها ونهادهایشان پاسخگو برای ساختارهای سلسله مراتبی و سیستم قدرتگرایی در جوامع هستند. آن‌ها برای اینکه به منافع بیشتری دست یابند سعی میکنند که طبیعت و حیوانات را به اطاعت انسان‌ها وادار کنند. یکی از مهمترین شیوه‌های مبارزه بر ضد این ساختارها این است که ما دوباره یک ارتباط طبیعی ما بین انسان‌ها،طبیعت و حیوانات برقرار کنیم. ما میتوانیم از عمل‌کرد این ساختارها به این نتیجه برسیم که هیچ حقی برای ما انسان‌ها این سیستم قائل نیست تا آنجا که حتی از تنفس یک هوای آلوده نشده هم محروم هستیم. آلودگی و تغییرات درمحیط زیست، آب و هوا از جمله علائمی برای مناسبات این ساختارهای قدرت هستند. راه حلهایی که تکنوکراتها برای مسائل محیط زیستی پیشنهاد میکنند، ، نمیتوانند جوابگوی این مشکلات باشند بلکه به آن عمق بیشتری می بخشند. کشورهای صنعتی میخواهند از طریق صادرات تکنولوژی محیط زیستی به ما بقبولانند که این یک راه برای پیشرفت است در صورتی که از این طریق قدرت بیشتری را اعمال میکنند. سیستم اقتصادی سرمایه داری از شیوه‌های مختلف برای نگه داشتن قدرت استفاده میکند، دولت با بخش خصوصی معامله میکند و به آن‌ها اجازه آلوده کردن محیط زیست،آب و هوا را می‌دهد و از طرفی با جایگزین کردن تکنولوژی جدیدتر به سیستم سرمایه داری برای oligopolies انحصاری کردن و کمک میکند..
مشکلاتی را که حاکمیتها به همراه می‌آورند و تأثیرش بر شرایط زندگی، ما را بر این میدارد که راه حلی برای این مناسبات جستجو کنیم. ما میتوانیم با جایگزین کردن کلکتیوهاو مشارکت و همکاری هر چه بیشتر افراد در تمامی پیشینه های اجتماعی در نقاط مختلف بپردازیم. هدف ما این است که از اکولوژی به نفع جوامع صنعتی استفاده کرده و برای رسیدن به یک جایگزین آلترناتیو برای کاهش مصرف قدم برداریم، به همین خاطر پیشنهاد ما این است که از طریق اردوگاه های کار به بحث و تبادل اطلاعات بپردازیم.

ترجمه از سارا نبوی